کوروش بزرگ برترین فرمانروای جهان

چشمه سار آنیاز

درود ای آبی دریای هستی درود ای آنکه بی من مست مستی درود ای زلال چشمه ساران درود ای شیرمردبختیاران

ÈÇ ÓáÇã ... æÑæÏ ÔãÇÑÇ Èå æÈáǐ چشمه سار آنیاز ÎæÔ ÂãÏ ãíæíã ... ÈÑÇí ãÔÇåÏå ˜Çãá ãØÇáÈ ÇÒ ÂÑÔíæ ãØÇáÈ æÈáǐ ÇÓÊÝÇÏå ˜äíÏ.

کوروش با پيروزي بر پادشاهي هاي ليدي و بابل، بنياد‌يک جامعه‌ي جهاني برپايه‌ي آرامش را نهاد. کوروش آنچنان که در منشور خود مي فرمايد، براي همگان پيراموني همراه با صلح و آرامش پديد آورد؛ آنچنانکه گزنفون مي نويسد که کوروش در برابر کشاورزان آشوري مي گويد: « براي شما هيچ چيز تغيير نکرده، تنها ديگر با خود و با هيچکس ديگر جنگ نخواهيد کرد.» کوروش با پديد آوردن سازمان کشورداري نوين، براي پديد آوردن جامعه‌ي جهاني کوشيد و دراين کار پيروز نيز بود. کوروش نه تنها جهانگيري بزرگ که جهاندار و رهبري خردمند و واقع بين بود و براي مردم خود، پدري مهربان و گرانمايه به شمار مي‌رفت. گزنفون از زبان کوروش مي نويسد که بيشتر مردم تصور مي کنند که تفاوت اصلي ميان زمامداران و فرمانبرداران اين است که زمامداران بايد بهتر بخورند و صندوق هايشان پر از زر باشد و بيش از ديگران بخوابند و روي هم رفته کمتر از مرئوسين زحمت بکشند و رنج ببرند و حال آنکه از ديد من تفاوت اصلي در اصابت نظر و پيش بيني امور و عشق به کار کردن است. باري، در جهان، جهانگيران بسياري بودند ولي هيچ‌يک نتوانستند که کشورهايي که گرفته بودند نگاه دارند. گزنفون در فصل نخست از کتاب هشتم کوروشنامه مي نويسد: «کوروش بر اين باور بود که تا هنگامي که خود نمونه اي از پايداري و نيکي نباشد، متابعان در وظايف خود، آن مراقبت و کوشش را که لازمه‌ي حسن اداره‌ي امور است به کار نخواهند برد.‌يگانه راه تشويق زيردستان به نيکي آن است که روش سلوک آنکس که در راس ديگران است نمونه اي از نيکي و زيبايي باشد.‌يک شهريار نيک سيرت و دادگر، قانون متحرک و سرمشق کاملي است که خوب و بد همه چيز را مي بنيد و نيک را پاداش و بد را کيفر مي دهد.» او سطوت و رعب خويش را در تمام روي زمين انتشار داد، به گونه اي که همه را مات و مبهوت ساخت. حتي‌يک نفر جرات نداشت که از حکم او سرپيچي کند، و نيز توانست دلهاي مردمان را به گونه اي با خود کند که همه مي خواستند مگر اراده‌ي او، کسي بر آنها فرمان نراند.کورش، بزرگترين شاهنشاه ايران و‌يکي از فرزندان نيک بشريت بود. وي در پيروزي هايش با مردم شکست خورده با بزرگواري رفتار مي کرد.‌يک ويژگي فرمانروايي کورش، اشتياق به فراگرفتن خويها و سنت هاي مردمان شاهنشاهي و سپاسداري دين و آيين هاي ايشان و گرايش به آفريدن‌يک شاهنشاهي آميخته و بي تعصب بود. کورش که آزادانديش بود، مردم کشورهاي گوناگونش را در پرستش خداي خود آزاد گذارد و از اينرو دل هاي مردم را بدست آورد. جهان تا آن هنگام چنان فرمانرواي مهرباني به خود نديده بود. در هر سرزمين، آداب و رسوم مردم ارجمند داشته، ساختارهاي اجتماعي وسياسي کشورها را دست نخورده باقي گذاشت. کورش نفوذي بزرگ در ايرانيان به جاي گذاشته بود، تنها نه از آنرو که شاهنشاهي پهناوري را بنياد نهاده بود. بسياري شهرها  و رودها را به نام او نامگذاري کردند که شايد برخي از آنها را خود مردم بي دخالت دولت و رسميت دادن به آن انجام دادند. خود پارسيان وي را پدر مي ناميدند، حتي نويسندگان‌يوناني نام وي را به بزرگي‌ياد کرده اند و سرورش مي نامند؛  افلاطون وي را جهانگيري بزرگ و فرمانروايي خردمند نوشته است و گزنفون وي را فرمانروايي آرماني نموده است. هنگامي که رفتار کوروش را رودروي رفتار فرمانروايان  ستمگر سامي نژاد مي نهيم، از آزادانديشي و بزرگواري ايرانيان دلشاد مي گرديم و ايرانيان را به درستي آموزگارانسان ها برمي شمريم.



عضوشوید .نظردهید. عزیزشوید

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ سه شنبه 8 فروردين 1391برچسب:کوروش=برابری,آزادی,,

] [ 8:23 ] [ mansoor ]

[ ]